شروع هفته 18 و پايان 4 ماهگي
شروع هفته 18 و پايان 4 ماهگي سلام ماماني
قربونت بشم امروز 4 ماهگيت تموم ميشه و به اميد خدا ميري تو ماه پنجمت...
ايشالا با كمك خدا بتونيم دو تايي با هم اين 5 ماه باقيمونده رو هم پشت سر بذاريم.
اين چند روز خيلي نگران بودم و دپرس و اصلا حوصله هيچكاري رو نداشتم
، حتي از خونه هم بيرون نميزدم آخه از نظر مالي يه كم مشكل پيدا كرده بوديم. نه به بابايي حقوق ميدادن و نه به من ولي بالاخره خدا رو شكر دلشون به رحم اومد و فيشاي حقوق ما رو دادن و بايد ببينيم كي به بابايي حقوق ميدن خيلي خوشحال شدم 
چون الان هم ميتونيم يه كم خريد كنيم هم اينكه براي شما كمي وسيله بخريم.
امروز اولين روزي بود كه من صبحانه رو توي خونه خوردم چون بابايي ساعت 6 رفت سركار و منم ديگه بيدار شدم و يه صبحانه عالي واسه پسر قشنگم درست كردم كه بخوره و قوي بشه.سركار هم كه اومدم يه ليوان پُر آب ريختم گذاشتم سر ميز كه هر چند دقيقه يه بار بخورم آخه شنيدم آب براي شما خوبه.
خلاصه جونم برات بگه ماماني كه يه دفعه احساس كردم مثانه م داره ميتركه، حالا در به در بگرد دنبال كليد سرويس بهداشتي... هيشكي نداشت
انقدر زنگ زدم و انقدر بالا و پايين رفتم تا بالاخره كليد رو گير آوردم. اينم از اداره ما كه هيچيش مثل اداره هاي ديگه نيست.
بهر حال از يكي از بچه ها كليد رو قرض كردم تا برم از روش يكي درست كنم كه اميدوارم ديگه گمش نكنم.
پسر نازم اين چند روز اصلا تكون نخوردي كه ... مامان دلش براي وول خوردنات تنگ شده قربونت برم 
خوشبحالت پسرت ورجه وورجه میکنه من که دلم ضعف میره ولی تنبل خان مامانشو اذیت میکنه دلم بیشتر براش تنگ بشه
تو چطوري عزيزم؟ شرايط جسميت خوبه؟ هنوز وروجك تنبلت تكون نميخوره؟
والا شرایط جسمی من عالیه
پسرم گاهی یه تکونایی میخوره اونم فکر کنم غلط میخوره لگ نمیزنه ولی دلم میخواد لگد بزنه