ثبت خاطرات سه ماه گذشته
سلام قندك مامان
الهي كه من قربون اون دستاي كوشولوت برم عزيزم
از روزيكه دارم خاطراتتو مي نويسم خيلي ناراحتم كه چرا نتونستم از روز اول همه اتفاقات رو ثبت كنم ولي بالاخره تصميم گرفتم هر چند روز يكبار تا جاييكه حافظه م اجازه ميده اتفاقاتي رو كه يادم مونده براي نفسم به يادگار بذارم تا بعداً ها كه بزرگ شدي خودت بياي و بخونيشون و لذتشو ببري
خيلي دوست دارم زندگي من
اينم يه خرس خوشمل واسه يه ني ني بلا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی