سونوی آنومالی
سلام وروجک مامان
سلام همه هستی من
پسر قشنگ و شیطونم
مامان، روز دوشنبه 8 اردیبهشت سونوی آنومالی داشت. روز قبلش تماس گرفتم و برای صبح ساعت 9 یه نوبت بهم دادن. به همراه بابایی زود از خونه بیرون اومدیم تا به موقع برسیم. خیلی هیجان داشتیم چون قرار بود دوباره شما رو ببینیم. تقریباً 10 دقیقه ای نشستیم تا نوبتمون شد.
وقتی رفتیم تو، طبق معمول بابایی دوربین رو آماده کرد تا از شما فیلم بگیره آقای سونوگرافیست دستگاه رو گذاشت رو شکمم و شروع کرد به حرکت دادن ولی تو صفحه مانیتور فقط خطوط سیاه و سفید بود و ما هیچ تصویری از شما نمی دیدیم.
می دونی چرا مامانی؟ چون شما انقدر شیطنت کردی و تو دل مامانی از اینور رفتی به اونور که اون آقاهه هم دیگه صداش در اومد ولی من و بابایی یواشکی می خندیدیم و کلی هم قربونت رفتیم تا اینکه بالاخره بعد از کلی تلاش یه جا گیرت آورد و بعدشم بععععععله تصویر پسرِ مامانیِ من پیدا شد.
قربونت برم از سرت شروع شد به اندازه گیری و بعدش چشما و بینی و لبای قشنگتو دیدیم بعد از اونم قلبت با چهار تا حفره خوشگل، کلیه هات، کبدت، ستون مهره ها و دنده هات و آخرشم دس کوشولو، پا کوشولوهات...
صدای قلبتم که خیلی ناز بود و تند تند میزد دوبار برامون پخش شد.
البته بین خودمون باشه مامانی فکر کنم آقاهه بلد نبود چیکار کنه چون تصویرایی که می گرفت خیلی واضح نبودن و چشم ما در می اومد تا بالاخره می فهمیدیم چی به چیه! بابایی هم زیر چشمی هی بهش نگاه می کرد با اخم، فکر کنم تو دلش می گفت حیف که دستم بنده وگرنه همون دو تا شویدی هم که تو سرته می کندمشون....
خلاصه جونم برات بگه که کلی خوشحال شدیم از اینکه همه چی نرمال بود و شما هم سالمِ سالم بودی.
نفس مامان وزنت هم 840 گرم بود قربونت برم هنوز خیلی کوچولویی ولی به مامانی قول بده که خوب غذا بخوری و قوی بشی...
مامان فدای چشمای قشنگت بشه روز یکشنبه 7 اردیبهشت وارد ماه هفتم زندگی جنینی ت شدی و سه شنبه 9 اردیبهشت هم 26 هفته ت تموم شد.هورااااااااااااااااااا
الهی دورت بگردم دیگه خیلی کم مونده تا بیای تو بغلم.
رااااااااااااستی یه خبر خیلی مهم اینکه دقیقاً 3 اردیبهشت نزدیکای ظهر شما شروع کردی به سکسکه کردن خیلی بامزه بود 5 بار پشت سرهم شکمم هی بالا و پایین پرید با یه ریتم مشخص و اون لحظه بود که مامان فهمید شما داری سکسکه می کنی. قربون اون سکسکه کردنات بشم من ...
پسرم تو بهترین هدیه از طرف خداوندی برای ما و اینو بدون که مامان و بابا خیلی زیاد دوست خواهند داشت و برات بهترین آرزوها رو دارن...