اولين ويزيت سال 93
سلام به روي ماه پسر شيطون خودم
عسلم ديروز بعد از حدود يك ماه و نيم براي ويزيت رفتم دكتر، البته دكترم فعلاً عوض شده چون دكتر خلفي مسافرت خارج از كشور رفته و اواخر خرداد برميگرده.
دكتر جديدم يه خانمه كه خود دكتر خلفي معرفي كرده بود. انقدر هم خانم مهربون، خوش اخلاق، خوش برخورد و با وجداني بود كه تمام نگراني هام از بابت عوض شدن دكترت بر طرف شد.
تازه به بابايي هم اجازه داد كه بياد تو
بعد از اينكه پرونده م رو بررسي كرد فشارمو گرفت كه 11 بود، بعدشم رفتم رو ترازو كه اين حركت دوبار و با تعجب خيلي زياد خانم دكتر انجام شد. مي دوني چرا ماماني؟ بخاطر اينكه در عرض اين دو ماه من 9 كيلو اضافه كرده بودمكه خانم دكتر كلي از دستم عصباني شد و گفت ويزيت بعدي بايد حداقل دو كيلو كم كرده باشم و منم از خجالت اين شكلي شده بودم
آخه همش تقصير باباييه از بس كه هي بهم ميگه پسرم گرسنه شه غذا بخور ...
خلاصه بعدشم صداي قلب خوشگلتو گوش كرديم قربون صداي قلبت برم نفسم كه انقدر تند و قشنگ ميزنه
خانم دكتر از رشدت خيلي راضي بود و گفت خدا رو شكر هيچ مشكلي نيست و همه چيز خوب و عاليه.
بعد از اينكه از مطب زديم بيرون رفتيم بازار روز و يه عالمه شاتوت و توت فرنگي خريديم چون مامانيت عاشق اين دو تا ميوه بهاريه و تا قبل از تموم شدنشون بايد حسابي ازشون بخوره
بعدشم رفتيم تخت و وسايل ديگه اي رو كه بايد برات بخريم ديديم خيلي خوشمل بودن ماماني
قراره يه تخت خوشگل و خوشرنگ بابايي واست بگيره
قربونت برم بخوابونمت توش و هي نگات كنم